امروز زیبای خفته مرخصی گرفته که بره به خونه ی یکی از دوستای خانوادگیشون.منم که تا ساعت 12 کلاس نداشتم-کلاس تربیت بدنی رو تعطیل کردیم- خلاصه از صبح تا حالا همین طور نشستیم توی اتاق.من دارم آناتومی می خونم،اونم داره آماده میشه که بره...
اگه خدا بخواد امروز بعد از ظهر میرم خیابون تا هم بلیط بگیرم و هم قطاب سفارشی مامان رو بخرم.اگرم وقت زیاد آوردم،مث همیشه میرم توی شریعتی یه دوری می زنم.
12 تا 2 عملی آناتومی دارم.نمی دونم امروز آقای م. قراره چه مدلی باهام رفتار کنه.تازه ناهار هم نمی تونم بخورم.